عشقم نجمه ساداتعشقم نجمه سادات، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
اشیونه مامان و بابااشیونه مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
مامان سحرمامان سحر، تا این لحظه: 27 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
بابا ستاربابا ستار، تا این لحظه: 33 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
داداش سید احمدرضاداداش سید احمدرضا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
سید محمد جوادسید محمد جواد، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

مواظب خودت باش هر موی تو شاهرگ من است...

زندگی

دخر داشتن یعنی زنــــ :) ـدگی

خانواده هایی که میرید و اقدام می کنید به نی نی پسر و دختر نمیخواین یا اجازه نمیدین مصلحت خدا براتون رقم بزنه...... ..شما از قافله عقب هستین و ما دختر دارا 10 هیچ جلوییم...... بله اینجوریاس/.چرا نا شکری می کنینن من نمیدونم اگه بدونین خدا چه نعمت بزرگی با اومدن دختر و اونم اینکه بچه اول باشه بهتون داده روزی صد مرتبه شکر می کنین.بازم میگم متاسفم برای کسایی که اقدام می کنن که حتما بچشون پسر باشه.
4 آذر 1394

یه روز خوب-34

دیروز همسری زیادی خوشحالم کرد...رفته بود بیرون گفت ک میره کتاب میخره و من تو دم گفتم کاش برای خونه هم خرید بکنه(از اون دسته ادمایی هستم که به خودم اجازه نمیدم نیازهارو به زبون بیارم)همسری  دست پر اومد خونه و من چقد ذوق کردم!!واقعا خوشحال شدم بعدش باهم چای و شیرینی خوردیم و میوه پوست گرفم با نجمه سادات جان تناول نمودیم.ما(منو نجمه سادات )اماده شدیم که بریم مامان امپول بزنه رفتیم درمانگاه بسیار شلوغ بود و برا یه امپول زدن چقد معطل شدم,بعد از امپول زدم من یه فروشگاه اون نزدیکیا بود که لباس زنانه و بچه گانه داشت رفتیم اونجا بازدیدکنیم ,خدا پدر مادرشون بیامرزه تو این گرونی یه فکری به حال مردم کردن!قیمت لباسای بچه گونه 9 هزار تومن!!! من برای...
24 آبان 1394

یه روز خوب-33

دخترک ناز این روزای مامان با شرایطی که برای مامان پیش اومده دور از من شبا میخوابه و من غم عالم به دلم میشینه:(ولی نصفه های شب میبیم اومده پای تخت خوابیده دلم اون لحظه فقط گریه میخواد...دخترک 17ماهه من جمله 3 کلمه ای میگه: باباشیر بیار بابا بیا اینجا(با دست به جای مورد نظر اشاره میکنه) مامان نام بده نَجی پی پی کرده(نجمه .......) مامان غذا بیار مامان اَپِل بده(سیب) و جملات دیگه که یادم نیاد.کلمات جدید دختر نازم: پـِتوپِتِه(سفره) نازی گاز اپل امیر گل(شامل درختا هم میشه) لامپ جوش(گوش خودش) بــِشم(چشم) نــَندو(دندون) و بقیه ی کلماتی که بازم ذهنم یاری نمیکنه...
23 آبان 1394

یه روز خوب-32

به نام حضرت دوست   نجمه سادات در خوب ناز به سر میبرد...قم داره بارون میباره اونم چه بارونی حسابی دل ادم حال میاد با این بارون و نعمت الهی یادمه پارسال چقد غصه میخوردم که اخه چرا بارون نمیباره دل مارو شاد کنه...همش میگفتم خدا باهامون قهر کرده بخاطر گناهانمون چقد دلم می سوخت که طفل معصوم هایی مثل نجمه سادات و سایر بچه ها بخوان پاسوز گناهای ما بزرگتراشون بشن...ولی خداروشکر انگار خدایی که همیشه دعای مارو میشنوه این دفعه جوابمون رو داد و فرمود بفرمایید اینم از سال پر بارش الهی شکرت صد مرتبه شکر   چشممون به آسمونه و کاسه های دعامون رو,رو به آسمون گرفتیم تا خدا دعایی که یه روز در حق خودمون و بقیه کردیم الک کنه و خوباش رو...
16 آبان 1394

یه روز خوب-31

بسم الله الرحمن الرحیم   سلام بر عزیز دل مامان نجمه سادات الهی قربون دختر ناز مامان بشم   روز 21مهر رفتم سونو گرافی انومالی 18 هفته و خانوم دکتر جنسیت نی نی رو پسر گفت.خداروشکر که نعمت هات رو به خانواده ی من کامل کردی یه همسر فوق العاده عالی یه دختر سالم یه زندگی خوب و یه نی نی پسر...امیدوارم دختر گل مامان با داداشی تو راهی اینجوری باشی نه ...   دهه محرم رفتیم شهرستان منو شما خونه مامان جون(مامان من)موندیم و بابایی رفت هر خودشون دوریش سخت بود برای هردومون مدام با هم تلی و ... در ارتباط بودیم ولی بازم از دلتنگی کم نشد...بالاخره بابایی اومد و ما خوشحال و واکنش شما برای دیدن بابایی خیلی دیدنی بود.....
13 آبان 1394

پروسه ی از شیر گرفتن

سلام نی نی وبلاگی عزیز... امیدوارم پاییز دلچسبی رو در کنار خانوادتون داشته باشین اگه جویای احوال ما باشین که خدارو صدهزار مرتبه شکر(اگه خودمون رو چش نزنم )حالمون خیلی خوبه و این روزا داره حسابی بهمون خوش می گذره(نصیب همه چشم انتظارا بشه ایشالا )   دخترک نانازه من این روزا خیلی خیلی کم(گوش شیطون کر)نق میزنه و مدام در حال بازی با اسباب بازی هاشه اللخصوص خرسی یار غار دخترکم که این روزا هرجا میخوایم بریم(بیرون)نجمه سادات میگه خرسی و بعد از همراهی خرسی با خانواده سه نفری ونصفی ما قیافه ی نجمه سادات این شکلی میشه حالا اینو از کجا یاد گرفته من نمیدونم ...!حالا هر من از دست این دختر شیطون نمیتونم حتی گوشی بابایی رو دستم بگیرم حالا گوشی...
18 مهر 1394

یه روز خوب-30

بسم الله الرحمن الرحیم   حادثه و فاجعه دلسوز منا رو به همه ی مسلمانان جهان تسلیت میگم و از صمیم قلب برای خانواده هایی که عزادار حاجیانشون شدن ارزوی صبر میکنم  ...   از احوالات این روزای ما بگم...اومدیم قم و دختر نازنین من اصلا غریبی نمیکنه و مثل همیشه سرش به کار خودشه منم رفتم پیش دکتر که برام ازمایش و سونو بنویسه الحق که واقعا لایق تحسین بودن این خانوم دکتر انقدر که ایشون گل بودن خیلی عالی وضعیت من رو بررسی کردن و چه اخلاق شایسته ای داشتند...شب اولی رسیدن به قم منو بابایی و دخترک سرما خوردیم و همگی با هم رفتیم دکتر و برامون امپول نوشت جناب دکتر   چقد این شهر غریب رو دوست دارم و خوشحالم که اینجام...
8 مهر 1394