عشقم نجمه ساداتعشقم نجمه سادات، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره
اشیونه مامان و بابااشیونه مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
مامان سحرمامان سحر، تا این لحظه: 27 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
بابا ستاربابا ستار، تا این لحظه: 33 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره
داداش سید احمدرضاداداش سید احمدرضا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
سید محمد جوادسید محمد جواد، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

مواظب خودت باش هر موی تو شاهرگ من است...

زندگی

پروسه ی از شیر گرفتن

1394/7/18 8:06
491 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی وبلاگی عزیز... امیدوارم پاییز دلچسبی رو در کنار خانوادتون داشته باشینniniweblog.comاگه جویای احوال ما باشین که خدارو صدهزار مرتبه شکر(اگه خودمون رو چش نزنمniniweblog.com)حالمون خیلی خوبه و این روزا داره حسابی بهمون خوش می گذره(نصیب همه چشم انتظارا بشه ایشالاniniweblog.com)

 

دخترک نانازه من این روزا خیلی خیلی کم(گوش شیطون کر)نق میزنه و مدام در حال بازی با اسباب بازی هاشه اللخصوص خرسی یار غار دخترکم که این روزا هرجا میخوایم بریم(بیرون)نجمه سادات میگه خرسیniniweblog.comو بعد از همراهی خرسی با خانواده سه نفری ونصفی ماniniweblog.comقیافه ی نجمه سادات این شکلی میشهniniweblog.comحالا اینو از کجا یاد گرفته من نمیدونمniniweblog.com...!حالا هر من از دست این دختر شیطون نمیتونم حتی گوشی بابایی رو دستم بگیرمniniweblog.comحالا گوشی منم به بابایی نمیدهniniweblog.comمگه میشه مگه داریم؟!niniweblog.com........!منو بابایی نمیتونم کنار هم بشینیم نجمه سادات اول اعتراض میکنه بعد هم به زوووووور توجه کید به زووووووووور خودشو بین ما جا میده سپس شاد و خرم به ما زل میزنهniniweblog.comبه این میگن فرزند سالاریniniweblog.com....!!!!دیگه چی؟!اها یادم اومد:گوشی بنده رو برمیداره نجمه سادات 1سال و 4 ماه و 4 روزه گوشی بابایی رو هم میده بابایی که بزاره در گوشش بعد میره دور تر وایمسه و گوشی منو میزاره در گوشش و میگه:الو الووو(مثلا صدای طرف بهش نمیرسهniniweblog.com)اره اره بیا باش باش هی کلش رو هم تکون میدهniniweblog.comخوشبختی یعنی بچت دخمل باشه......!!!!

 

از اولین خاطره حرم رفتن نجمه سادات جان بگم که:

 

منو دختری و بابایی وارد صحن حرم شدیم و بعد از اب خوردن از ابخوری حرم بابایی رفت قسمت اقایون و قرار شد منو شما بعد از گرفتن عکس از شما بریم وارد حرم بشیم.حالا من دارم با فیگورای شماniniweblog.comازت عکس میگیرم که یهوووو یه اقای بوقی اومد و زد زیر دختر نازمniniweblog.com :( اقای بی ادب :( واقعا ناراحت شدم بعدم دخترم تلپی خورد زمین و چون ازش یکم دور بودم نرسیدم بگیرمش و سرش خورد زمینniniweblog.comوگریه ی دخترک هماناniniweblog.comاصلا انگار وجودم داشت تکه می شد به اقاهه نگاه کردم دیدم خیلی بیخیال رد شد و رفت :( حالا یه عذرخواهی میکردی میمردی گنده بکniniweblog.com چقد بعضی از ادمای زندگی روزمره مون افتضاح هستن واقعا....!!!بگذریمniniweblog.com

 

بریم سراغ اصل مطلب:

 

نجمه سادات عزیزم رو در سن 1سال و 4 ماه و 3 روزگی از شیر گرفتم دیشب که وقت خواب اصلا اذیت نکرد و خودش گرفت خوابید niniweblog.comدرحالیکه من منتظر یه گریه ی حسابی تا خوده صبح بودمniniweblog.comبا اذان صبح بیدار شد به اندازه ی دو دقیقه گریه کرد و دوباره خوابید عشق مامانniniweblog.comصبح زود بیدار شد و یه کوچولو که اصلا به نظر نمیاد بی تابی کرد و دیگر هیچ... به لطف خدا البته بگما ریا نباشه من بیشتر حس میکنم بخاطر دو رکعت نمازی که هدیه کردم به حضرت رباب و حضرت معصومه سلام الله علیها و توسل به این دو بانو بود که دخترم اینجوری راحت داره از شیر گرفته میشه وگرنه نجمه ساداتی که برای یه دقیقه شیر دیر خوردن گریه اش گوش فلک رو کر میکرد....

 

خوشحالم از اینکه اینقد راحت دخترم از شیر گرفتم تا ببینیم اینده چی میشهniniweblog.com

 

ب.ن:ای رهگذر برای من و دخترکم دعا کن لطفا

پسندها (4)

نظرات (6)

محجوب بانو
19 مهر 94 0:27
سلام عزیز دلم خیلی خوشحالمون کردی که اومدی پیشمون ما دوست داریم با شما تبآدل لینک داشته باشیم، اگه شما هم موافقید لطفا به بوی بهشت ما بیایید و خبرمون کنیدمنتظرتونیم
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم که بهمون سر زدی من شما رو لینک میکنم
لی لی
19 مهر 94 13:03
سلام مامانی مهربون ممنون که به ما سر میزنی خدا گل دخترت رو برات سالم نگه داره راستی عزیزم چرا اینقدر زود دخترت رو از شیر گرفتی؟؟؟؟
عسل
19 مهر 94 16:06
سلام به روی ماه خوشگلت مامان نحمه سادات جون! روز پاییزی خوشگل شما هم به خیر و سعادت خدا رو صد هزار بار شکر. الهی تا باشه از این روزهای خیر و خوش باشه و دلت گرم باشه و سرشار از محبت. آخ گفتی یادمه منم چه دیکتاتوری بودم اصلاً خوشم نمیومد تا من هستم مامان بابام پیش هم بشینند. بندگان خدا! حتماً حسرت یک دو نفره به دلشون مونده. خدا فقط سر خودم نیاره. دخملی ها ناز دارند برای مامان باباشون آدم نمیتونه نه بگه اما تولد عید از شیر گرفتن نجمه سادات بانو مبارک عزیزم! خدا رو شکر. آره واقعاً توسل چیزیه که خیلی موثره. ان شاالله همه ما از شیعیان حقیقی باشیم عزیزم و بچه هامون هم سرباز واقعی باشند. مراقب خودت و دو تا گلت باش
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام عسل بانو ممنون بابت دعای خیرت برای منو باغچه ی گلم
خاله مژگان
23 مهر 94 8:54
خاله مژگان
27 مهر 94 16:31
سلام. شرایط سختیه واقعأ ان شاالله با توکل به خدا از پسش برمیاین
♥ مامان معصومه ♥
9 آبان 94 20:02
سلام عزیزم خوبی؟وای وقتی شنیدم داری یه نی نی میاری خیلی شوکه شدم انشالله قدمش برات خیر باشه اومدین واسه همیشه قم؟ خوشحال میشم اگه اومده باشین قم همدیگرو ببینیم وبتونیم دوستای خوبی باهم باشیم نجمه سادات گلمو ببوس و مواظب خودت و فسقلیت باش
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام دوستم بله اومدیم قممنم امیدوارم همدیگرو ببینیم