عشقم نجمه ساداتعشقم نجمه سادات، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
اشیونه مامان و بابااشیونه مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
مامان سحرمامان سحر، تا این لحظه: 27 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره
بابا ستاربابا ستار، تا این لحظه: 33 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
داداش سید احمدرضاداداش سید احمدرضا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
سید محمد جوادسید محمد جواد، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

مواظب خودت باش هر موی تو شاهرگ من است...

زندگی

یه روز خوب-35

1394/9/23 16:44
366 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نی نی وبلاگی های عزیزمniniweblog.com

فاطمه زهرا سادات جونم اومدنت و خوش قدم بودنت بهار

رو به پاییز هدیه کرد نشاالله تو و محجوب بانو

همیشه شاد و سرحال و پر انرژی باشین

niniweblog.com

 

خب اندر احوالات این روزهای ما:

1.چهارشنبه 18/9/94رفتیم و دختر عزیزم واکسن 18ماهگی رو زد و اصلا گریه نکرد خدارو شکرniniweblog.comجالب اینجاست معمولا بچه ها از کسی که امپولشون میزنه دیگه میترسن و خودشونو جمع می کنند نجمه سادات مامان وقتی خواستیم از اتاق بیایم بیرون به خانوم پرستار اخمو گفت بای بایniniweblog.comیهو اخم پرستاره باز شد شکر خدا!!!یعنی وقتی اومدیم بیرون بابایی گفتش پس چی شد واکسنش رو نزدن؟منم خندان گفتم زدن .لی دخترک گریه نکرد...وقتی اومدیم خونه یخ گذاشتم رو پای عزیزکم(دست راست و پای چپ/که پای چپ خیلی اذیت میکنه)هر ساعت یه بار به مدت 10 ثانیه یخ گذاشتم رو پای عروسکم تا اینکه بعد از ظهر خوابید و وقتی بیدار شد نمیتونست راه برهغمگینیعنی پاشو میگرفت و می کشید یا پاش می لرزیدغمگینبه اندازه 2 سال از عمرم کم شد با دیدن اینجوری نجمه سادات ولی من از اون مادرهایی هستم که به رو نمیارم بخاطر همین خیلی وقتا بعضیا سوال احمقانه می پرسن که:بچتو دوس داری؟سکوتبهت نمیادسکوتمتنفرم ازین سوالای الکی سبز...../بگذریم ولی باز شب نجمه سادات تو خواب چندین بار بیدار شد و گریه کرد و من با حال خراب خودم ارومش کردمniniweblog.comهرچند تا ساعتای نصفه شب بیدار بودم و مواظب بودم تبش بالا نره نهایتا می شد 38 و اینقد بادش میزدم(اجازه نمیده پاشویه بشه)تبش میومد پایین....شب بعد هم پاش قرمز شده بود مثل زنبور گزیدگی و تا صبح چن بار گریه کرد.والان خوبیمniniweblog.com

 

niniweblog.com

 

امروز دوشنبه 23.9.94 من بلند شدم رفتم ازمایش غربالگری 3 و اتفاقایی که تو وب داداشی می نویسم...

 

پسندها (4)

نظرات (7)

marzi
23 آذر 94 19:39
سلام نجمه جون. خوبی؟'بچیلت خوبن؟ دورت چطوره؟ پاش بهتر وابی؟ سیچه خاطرات بارداری دومته من همی وب نی نویسی؟ چه حالی داری که 2 وبه بروز کنی. ایسو آدرس او یکی وبته هم وم بده.بینوم چه نوشتی.
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام مرضی جونی خوبی؟ شکر خوبن ....چون بعدا وب مال خشونه ایخم هرکس مال خشه داشته بو با اینکه سختهباش ادرس وت ایم
الهه
23 آذر 94 20:33
اجی هر دو تا وبو لینک کردم شرمنده اجی دیر متوجه شدم لینکم کردی
مامان نجمه سادات
پاسخ
ممنون الهه جون
الهه
25 آذر 94 18:18
سلام اجی خوبی نظر زیاد داده بودم اجی چیشد
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام گل خانوم همه رو تایید کردم متفرقه بودن تو پستا قاطین
محجوب بانو
25 آذر 94 21:27
سلام دورمون سلام ایرسونهو تشکر ایکنه و ای گپت هم مهلی خوشم اومد
محجوب بانو
25 آذر 94 21:32
سلام عزیزم ببخشید که دیر شد بابت سوالی که پرسیده بودی راجع به تغییر فونت وبلاگم باید بگم که بیا توی وبم سمت راست وبم برو پایین توی یه مستطیل کوچیک نوشته ابزار تغییر فونت وارد همون بشی همه ابزاری هست باز هم شرمنده که دیر جواب دادم التماس دعــــــــــــــــــــــا
مامان نجمه سادات
پاسخ
سلام گلم خواهش میکنم و ممنون که با این همه مشغله و فاطمه زهرا خانوم بازم به وبمون اومدی و جوابم رو دادی
محجوب بانو
27 آذر 94 12:12
سلام مهربونم حقیقتا ما نه لریم فقط ایتریم لری گپ بزنینم اینم سی ایه که بیشتر دوست یلمون لر هستن البته وقتی من لری گپ ایزنم دوستام تیل خودشون رو در ایارن و ایگن تو رو خدا گپ مزن آبروی هر چی لر بووووو بردی
عسل
1 دی 94 20:27
ای جانم سلام خواهری دلم ریش شد. میدونم وقتی میگی پاش اینجوری اوف شده بوده چقدر دخترمون قوی بوده و سعی کرده تحمل کنه. خدا حفظش کنه... صبور و دانشمند باشه همیشه. سلوا رو که واکسن دو ماهگی به پای چپش زدند همینجوری شد خیلی وقت ازش نگذشته که یادم بره. برای همین درک میکنم میگی چند سال از عمرت کم شده منظورت چیه. الهی خدا حافظش باشه. شیر هم نمیتونه بخوره بخاطر بارداریت که کمی آروم بشه. خیلی سخته مادری کردن اینجوری. خدا قوت خواهری! خدا قوت میگم بهت. حالا از این به بعد باید به اقاتون بگیم اینجور مواقع کنارتون باشند که یک کم کمک حالت باشند. هر چی باشه بارداری و دست تنها اونم با یک دخمل طلای 18 ماهه که خدا حفظش کنه. امکانش هست؟
مامان نجمه سادات
پاسخ
خدا همسری رو خیرش بده واقعا اگه نباشه نمیدونستم باید چیکار کنم