یه روز متفاوت
بسم الله الرحمن الرحیم
این اخرین پستی هستش(فعلا)که دارم تو خونه خودمون مینویسم.فردا دوشنبه 26 بهمن 94 عازم شهرستان هستیم که من برم اونجا برای زایمان.به دعای تک تکتون نیاز دارم.ممنونم از همه اونایی که خیر برام ارزو میکنن.یه دلهره عجیب همش همراهمه نگرانم که چه اتفاقی می خواد بیفته برای من و بچه هام :( امیدوارم همه چی به خوبی و خوشی تموم بشه :) همه چیزو جمع کردم لباسای بچه ها و خودم و همسری و هرچیزی که نیاز بود رو برداشتم و اماده سفریم.الان که دارم تایپ میکنم نجمه داره چن تا سی دی میشماره میه یک دو سه چهار پنج.بطور منظم تا اینجا میره و بقیش که تا ده باشه قاطی می کنهقربونت برم عزیز جونم.امروز اخرین سونو رو انجام دادم و داداشی نجمه سادات 3500 گرم تو هفته 38 بود.
++برام یه دونه صلوات بفرستن :)
_نگران بچه هامم خیلی :( شاید زنده برنگردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی